با درود بر تمام دوستان
بهتره این انتقاد رو هم در غالب یک سوال مطرح کنم
شما در نظر بگیرین یک نقاش اومده تا خونتون رو رنگ بزنه
شما بهش میگین اطاق منو رنگ ابی بزن
تا اینجا هیچ مشکلی وجود نداره ولی اگه شما هر چند دقیقه برین به نقاش بگین: اطاق منو ابی کنی ها!
اون به شما چی میگه؟
اگه بیشتر ابی کردن اطاقتون رو به نقاش گوشتزد کنین چی میشه؟
نقاش به شما فحش نمیده؟
نقاش به شما نمیگه مگه من احمقم که صد بار تکرار میکنی؟
خوب حالا ما روزی هفده رکعت نماز میخونیم و در این هفده رکعت ده بار میگیم : اهدنا صراط المستقیم (نمیدونم درست نوشتم یا نه) یعنی ما را به راه راست هدایت کن
مگه خدا نمیفهمه که ما باید روزی ۱۰ بار بگیم تا بفهمه ما رو به راه مستقیم هدایت کنه؟
مگه خدا فراموشی داره که ما باید به خدا یاداوری کنیم؟
خوب ما روزی ده بار میگیم٬ اگه به طور متوسط ۶۰ سال عمر کنیم خدا رو دیونه نمیکنیم؟
شما قضاوت کنین
دوستانی که میخوان فحش به من بدن فقط خواهشن بعد از فحشاشون یک نکته علمی یا منطقی بگن
خرد نگهدارتان
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
با درود بر شما دوست عزیز
اگه سوال تو ذهنتون به وجود امده باشه خیلی خوب هست چون:
هر کجا مشکل جواب انجا رود
هر کجا کشتی اب انجا رود
خوب شروع کردی رفیق
امیدوارم همین طوری خوبم ادامه بدی
با درود
ممنونم
به یاری خرد هرچی بتونم کیفیت وبلاگ رو بالاتر میبرم
از اینکه به وبلاگ کتابامون سرزدی ممنونم.
وبلاگ خوبی رو شروع کرده ای. ولی یک نکته را نباید فراموش کنی و آن اینست که در روزگار ما و در این گوشه از جهان برای ادامه حیات وبلاگت باید کمی دست به عصا تر بنویسی. یک سری مسائلی هست که خیلی ها میدانند ولی بیان دوباره شان حساسیت برانگیز است. درد ما در حال حاضر امامان نیستند که کسانی هستند که امامان را ابزار زیستنشان کرده اند. کسانی که وبلاگها را فیلتر می کنند. پس چه بهتر که طوری بنویسیم که هم حرفمان را زده باشیم و هم فیلتر نشویم.
در مورد نماز که نوشته ای از قول کتاب تعلیمات دینی دوران تحصیل میتوانم بگویم که این تکرار، درست است که خطاب به خداست ولی در واقع تمرینی است برای حک شدن در ذهن کسانی که نماز را می خوانند. در واقع یک نوع تلقین به خود است و نه خواندن در گوش خدا.
باز به تو سر می زنم.
با درود بر شما دوست عزیز
از تو دوست عزیز خیلی ممنونم به خاطر راهنماییت ولی من رک گفتن رو خیلی بیشتر دوست دارم حتی اگه به قیمت فیلتر شدن باشه (البته تا الان چند تا وبلاگمو فیلتر کردن)
و اما در مورد نماز
ما اگه روزی ۱۰ بار بگیم (اهدنا صراط المستقیم) بهتره یا یک بار بگیم (من میخوام ادم باشم)؟
به نظر من تکرار زیاد نماز باعث میشه انسان خودشو وابسته کنه به یک چیز مثل خدا و هر بدی که انجام داد با خودش بگه راهی هست که خدا برای من انتخاب کرده چون روزی ۱۰ بار میگم اهدنا صراط المستقیم
و یک جوری دلیل تراشی میشه
در ضمن افرادی که فیلتر میکنن از قماش همون افرادی هستن که کتاب تعلیمات دینی رو مینویسن پس یک منبع درست نیست
بازم ازت ممنونم
سلام دوست درد آشنای عزیز
آره درست گفتی من خیلی غصه دارم دلیلش را هم خودتون متوجه شدید.
اما در مورد نماز من هم اینهمه تکرار واسم سواله مخصوصا اینکه بهترین دعایی که در نماز پیدا میشه " اهدناصراط المستقیم" هست و اگر واقعا کسی به این نیت نماز بخونه خیلی جای ستایش داره اما موضوع بدتر اینه که اکثر کسانی که نماز میخونن واسه ترس از جهنم و رسیدن به خواسته های مادی و نفسانی و آرزوهای دنیویه! نه واسه یافتن راه راست !!!
اما خوب شاید نکته دیگری در کار باشه و اون این باشه که با این تکرار قراره ما واسه خودمون تکرار کنیم که به نیرویی متکی باشیم که پشتیبان ماست !
و اصلا قرارنیست خدا این حرفهای مارو بشنوه روزی 17 بار
فقط قراره که ما خودمون واسه خودمون تکرار کنیم...
از اینکه بوبلاگ شما که اهل فکر کردن هستید آشنا شدم خوشحالم
آرزو میکنم که هرگز توان اندیشیدن و خرد ورزی را از دست ندهید.
با درود بر شما
اول از همه از شما تشکر فراوان میکنم
من با شما موافقم که اگه کسی به خاطر ترس از جهنم نماز بخونه خیلی بدتر هست ولی به نظر من حتی اگه کسی به خاطر هدایت شدن به راه راست هم نماز بخونه باز هم اشکال داره چون تاثیر منفی داره
انسان زمانی که روزی ۱۰ بار میگه اهدانا صراط المستقیم یک جوری بهش تلقین میشه که یکی هست که به راه مستقیم هدایتش کنه و خودش دیگه هیچ تلاشی نمیکنه و اگه یک اشتباهی بکنه به جای اینکه سعی کنه خودشو تربیت کنه میره و بیشتر به نماز و گفتن اهدا صراط المستقیم میچسبه
به نظر من گفتن زیاد اهدنا صراط المستقیم برای ما انسان ها فقط بهونه ای میشه واسه انجام اشتباهات بیشتر
از شما دوست خردمند بسیار ممنونم
سلام دوست عزیز
ممنون از اینکه سر زدید
اما در باره اینکه چرا ما اینقدر
مکررا و در هفده رکعت در روز از خدا می خایم
که مارو به راه راست
هدایت کنه!!!
همین خود شما مطمئنید
که در فواصل نماز های یومیه
از راه راست خارج نمی شید
اگر همین تکرار مکررات نبود همین خود شما که گویا اهل نماز هم نیستید
خدایه نکرده بعد از صد و بیست سال که
در پیشگاه پروردگار حاضر می شدید
اگر می گفت چرا راه راستو انتخاب نکردی
به راحتی نمی گفتی در آن تا ریکی
چراغی نبود
و او به آسونی می پذیرفت
ولی حالا که به قول شما ما داریم روزی
چندبار ازش می خایم که ما رو راهنمایی کنه در
واقع در چند مرحله چراغی که
پیش رومون هست رو
پر نور تر می کنیم
و مسیر رو مشخص تر
و حالا اگر با وجود این چراغ که پر نور یا کم نور کردنش
دست خودمونه
در محشر حاضر بشیم
و بگیم چرا مارو هدایت
نکردی
آیا او نخواهد گفت
نخواندی مرا تا اجابت کنم تورا؟
پس می بینی در نهایت به نفع خودمونه که مکررا ازش
بخایم
آیا اگر همون نقاشی که مثال زدی
با توجه به وسعت غیر قابل قیاس آفرینش و اون خونه
با دیدن اصرار شما در کارش دقت بیشتری نخواهد کرد
و آیا همون نقاش در آخر کارش از شما مزد دقت زیادش رو طلب
نخواهد
کرد
پس میبینیم که اگر طرف ما به کارش واقف باشه نه تنها از تکرار های ما خسته نمیشه بلکه اونرو وسیله ای قرار میده برای
براوردن نظری که اگر در مسیر صحیحش باشه توقع به جایی
رو هم به وجود میاره
پس ما مکررا ازخدا طلب هدایت میکنیم
و اون هم بهش با حوصله ای که شما با حوصله خاکی انسان
برابر می دونی(که البته اصلا قابل قیاس نیست )گوش میکنه
و اجابتش هم میکنه چون کسی که روزی هفده رکعت نماز بخونه خیلی کم پیش میاد از راه راست خارج بشه
و روزی که در محضرش حاضر شدیم اگر خارج از مسیر
حق بودیم عذری موجه داریم و اون
نماز های ما خواهد بود
که ثبت شده وجای انکاری نداره
...........................
خدا همه مارو به راه راست هدایت کنه
یا حق
با درود بر شما دوست عزیز
طریقه ی نگارش شما خیلی قشنگ هست
یا به عبارتی بازی با کلمات رو خوب انجام میدین در صورتی که اکثر حرفاتون یک جور درپوش گذاری هست
شما تاکید زیادی به این دارین که یک انسان تنها زمانی راه راست رو پیدا میکنه که از خدا بخواد به راه راست هدایتش کنه
ایا به نظر شما هرکس نماز نخونه به گناه کشیده میشه؟
ایا تمام لاییک ها یا نهیلیست ها یا کمونیست ها انسان های گمراهی هستن؟
نه دوست عزیز
ایا برای انسان بودن نیاز به خوندن نماز هست؟
انصافا قضاوت کن شما اگر بخواین دروغ بگین نماز خوندن جلوتون رو میگیره؟
شما الان با خودتون میگین بله جلو منو میگیره ولی این تاثیری هست به خاطر تلقین بزرگتر های ما
نماز یک جور وابستگی و کوچک کردن خودمون هست پیش چیزی که حتی برای وجودش باید کلی دلیل و برهان اورد
به نظر من شما به خدا توهین بزرگی کردین دوست عزیز
شما گفتین:با دیدن اصرار شما در کارش (خدا) دقت بیشتری نخواهد کرد؟
مگه خدا نیاز به دقت بیشتر داره؟
شما خدا رو انقدر کوچک میکنین که به نظر من ارزش پرستش رو نداره
یا شما حرف از مزد زدین
اخه دوست عزیز اگه خدایی باشه و این جوری که شما میگین باشه ما چه چیزی داریم که برای مزد به خدا بدیم
شما گفتین:چون کسی که روزی هفده رکعت نماز بخونه خیلی کم پیش میاد از راه راست خارج بشه
من درباره این هیچی نمیگم فقط خودت با انصاف قضاوت کن ایا به نظر شما مسلمونی که تا صدای اذان رو میشنوه میره صف اول نماز بهتره یا اون کسی که اصلا نمیدونه نماز چیه و فقط سعی کرده ادم باشه؟
مسلمون دزد تره یا او ن؟
مسلمون بیشتر تحت تاثیر خواسته های شیطانی هست یا اون ؟
مسلمون با خوندن 17 رکعت نماز منتظر میشینه تا یکی بیاد و به راه راست هدایتش کنه ولی اون خودش ادم میشه
امیدوارم خردمندانه تر به این مباحث نگاه کنین
سلام دوست عزیز
ممنون که سر زدی
مقوله ی نماز خیلی طولانیه ؛ اگر بخوام نظر شخصیمو هم بیان کنم شاید باید دو صفحه ای بنویسم
اما کل حرفو متمرکز می کنم روی این سوالت ؛ یادم می یاد بابام یه بار گفت : همیشه یک نیرویی هست که بر همه چی تسلط داره ؛ یه نیرویی که آدام با ایمان داشتن بهش قوت قلب می گیره ؛ یه چیزی که درون همه ی آدما هست و یکی پیداش می کنه یکی هم نه ! .. ما به اون نیرو می گیم خدا
تو یا من یا اداما همه می تونن به این نیرو یا به خدا نزدیک شن اما باید مثل تموم کارایی که برای رسیدن بهشون باید تلاش کنی یا وقت بزاری یا پشت کار داشته باشی در این مورد هم باید همین طور باشی
نماز یکی از این راهاست که خدا رو به یاد خودمون بیاریم .. شما اگر واقعا ایمانت به این نیرو خیلی زیاده و بهش نزدیکی می تونی نماز بخونی و من بهت اطمینان می دم که هیچگناهی هم شامل حالت نمی شه .. اما اگر فکر می کنی نه ! یادم می ره که یاد این نیرو کنم . یا یادم می ره که می شه رویه نیرویی یا خدایی تکیه کرد که کمکم کنه و با باشه بهتره نماز بخونی که هیچ وقت از یادت نره
جمع بندی این می شه که مهم ایمانه ! ایمان مثل یه تلفن می مونه .. نماز بخونی این تلفنت نو می شه .. پیشرفته می شه اما اگر نخونی شاید قطع شه ! البته تاکید می کنم شاید قطع شه .. اما شایدم بدون نماز همیشه این تماس با اون نیرو و یا با خدای خودت بر قرار باشه
ببخشید خیلی طولانی شد
این نظر من بود
من خودم فلسفی فکر می کنم به دنبال دلیل می گردم
نیچه و کانت می خونم
و این خوبه که آدم به دنبال سوالهای زندگیش باشه .. و زندگی یعنی همین
دنبال سوالهای بی جواب دویدن
اما هواست باشه توی نمی دانمهات غرق نشی
خوش باشی .
با درود بر شما دوست عزیز
ممنونم که به من سر زدین
به نظر من مغلته در حرفای شما موج میزنه
بدون هیج استدلالی نتیجه گیری های خودتونو میکنین
در ضمن شما از احساس حرف میزنین و قوت قلب
ولی دوست عزیز در بحث های فلسفی جای هیچ نوع احساس نیست
شما با ستایش خدا قوت قلب میگیرین من با انکار خدا قوت قلب میگیرم
احساس ها خیلی متفاوتن نمیشه با احساس نتیجه گیری کرد
شما در یک قسمت گفتین:اگر واقعا ایمانت به این نیرو خیلی زیاده و بهش نزدیکی می تونی نماز نخونی و من بهت اطمینان می دم که هیچگناهی هم شامل حالت نمی شه
دوست عزیز شما پیامبری در نسل جدید شدین و دارین قوانین اسلام رو عوض میکنین
کدام قانون اسلام میگه اگه شما به خدا نزدیک بودین نمیخواد نماز بخونین؟
مگه محمد شما به خدا نزدیک نبود؟
چرا نماز میخوند؟
و اما این حرف شما:ایمان مثل یه تلفن می مونه .. نماز بخونی این تلفنت نو می شه
چه تضمینی وجود داره که با نماز خوندن من روز به روز ایمانم قوی تر بشه
به نظر من شما خیلی مغلته کردین و یک دین جدید به وجود اوردین
دوست عزیز ما یا باید کل قوانین اسلام رو مو به مو اجرا کنیم و ایمان داشته باشیم یا کامل بی خیال اسلام بشیم
دل به خواهی که نیست یک قسمت رو قبول کنیم یک قسمت رو قبول نکنیم
من با شما خیلی رک صحبت کردم چون گفته بودین فلسفه میخونم
امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم
این خیلی خوبه که شما فلسفی فکر میکنین
شما که نیچه میخونین چرا از دین دفاع میکنین؟
به هر حال موفق باشی و پیروز
سلام شما به پشوتن آمده بودید که یکی از صفحات فرعی وبلاگ اصلی من خیزران است شمارا دعوت میکنم به خیزران بیائید ودرصورت تمایل به هم لینک بدهیم
با ادب واحترام
با درود بر شما دوست گرامی
از لطف شما ممنونم
ای ول من که نمی دونستم باید ۱۷ رکعت نماز بخونیم
فکر کنم به خاطر این که خدا پا تو سن گذاشته مجبوریم هی تکرار کنیم تا یادش بمونه
با درود بر شما دوست عزیز
اره اینم یک ایده ی خوب هست
ممنونم که سر زدی
با درود
وبلاگ اندیشه نو بروز شد
عنوان مطلب: کشور همیشه تعطیل
یک نگاه ، یک دنیا احساس ، غوغایی درون قلبها !
نگاهی به وسعت قلب مهربان تو ، احساسی به قشنگی عشق ، و یک دنیای دیگر ، آغازی دیگر !
آغازی با دو قلب عاشق ، به رنگ دوست داشتن به لطافت عشق !
با درود بر شما
خیلی ممنونم که به من سر زدین
مقایسه ات صحیح نیست عزیزم ... اون نقاش به ازای پولی که میگیره وظیفه داره اتاق رو رنگ کنه و طبق سلیقه صابخونه باشه و درست میگی که اگه صدبار بهش نکته ای رو گوشزد کنیم عصبانی میشه و از خیر رنگ کردنو پولشم میگذره ...
ولی خدا وظیفه اش نبود به ما هستی بده و تازه بعد از هستی نعمت سلامتی و چیزای دیگه بده ... ولی دوستمون داشت و داد ... حالا با این اوصاف اگه روزی ۵ بار ازش تشکر کنیم به نظرت کم نیست ؟ مگه نشنیدی که سعدی میگه : هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و هر نفسی که برون می آید مفرح ذات ! پس هر نفسی یه نعمته و بر هر نعمتی هم شکری واجب ؟ یادت اومد ؟
کاش اینهمه ناسپاس نبودیم تا خدا مطابق نیتمون باهامون رفتار کنه :)))
سلام دوست گلم
مرسی از اینکه به وبلاگ گروهیه « خونه ما » سر زدی .. لینکش توی وبلاگم هست اگه آدرسشو فراموش کردی
وقتت خوش
با درود بر شما
دوست عزیز شما وقتی یک قناری میخرین و تو قفس میکنین وظیفه دارین (دقت کنین شما وظیفه دارین) به اون قناری اب و دون بدین
از دیدگاه شما خدا ما رو به وجود اورده و در این دنیا قرار داده
خدا وظیفش هست که به ما اکسیژن برای زندگی بده و وظیفش هست وسایل زندگی ما رو فراهم کنه
این موهبت هایی که میبینین چیزی جز وظیفه خدا نیست
و شما گفتین:کاش اینهمه ناسپاس نبودیم تا خدا مطابق نیتمون باهامون رفتار کنه
اولا سپاس زیاد ما باعث نمیشه که خدا مطابق میل ما رفتار کنه
حتما شنیدین که میگن:
هرکه در این دهر مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
دوما به نظر من اگه کسی خدا رو ستایش کنه به این خاطر که خدا مطابق میلش رفتار کنه بزرگترین گناه هست
چون داریم با ستایش به خدا رشوه میدیم
دوست عزیز تعصب انسان رو کور میکنه
البته به من ربطی نداره
تو میتونی به جای اینکه روزی ۱۷ رکعت نماز بخونی ۱۷۰ رکعت بخونی ولی چشماتو باز کن
سبز باشی
سلام دوست عزیز. اولندش باید بهت بگم که حرف بدی نزدی که کسی بخواد فحشت بده...دوومندش کسی که فحش می ده در اصل داره به خودش فحش می ده چراکه نتونسته به حرف طرف مقابلش جواب منطقی بده و به قول معروف کمن آورده... سومندش یه چیزی بهت می گم که خیلی جالبه اونم از فیلم راز یا همون The Sceret که شبکه چهار پخش کرد اونم اینکه: ما جهان مورد علاقه خودمون رو می سازیم در عین حال که اجازه می دیم دیگران هم دنیای مورد علاقه خودشون رو بسازن... عزیزه من به من و تو چه که دیگران چی می گن و چه کار می کنن..هرکس مسول اعمال خودشه... برو اونطور که دوست داری زندگی کن و به جای فکر کردن به چیزایی که دوست نداری به چیزایی فکر کن که دلخواه توست به قول اندر متیوس: به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید... پس به آنچه دلخواه شماست، بیندیشید.
به من هم سری بزن دوسته عزیز
شاد و شکیبا باشی... یا علی
با درود فراوان بر تو دوست عزیز
دوست عزیز تنها مشکل ما این هست که تا حرف قران میاد وسط پامونو عقب میکشیم
ما ز قران مغز را برداشتیم.....پوست را بهر خسان بگذاشتیم
ببین دوست من تو این دنیا هیچ چیز مطلق نیست
همه چیز نسبی هستند
حتی وجود خدا مطلق نیست
اینو قبول دارم که گذشتن از یک عمر اعتقادات خیلی سخت هست
کمر ادم میشکنه
ولی ......
باید اعتقادات یک عمر رو بشکنیم
اولش انقدر گیج میشی که حتی به زنده بودن خودت شک میکنی
ولی بعد از یک مدتی متوجه میشی تو خودت خدا هستی و از گیجی خارج میشی
ولی همین که تعصب نداری خیلی خیلی خوب هست
اگه تونستی کتاب مقدمات فلسفه رو بخون
خیلی کمکت میکنه
ولی اگه بی خدا شدی نیای یقه منو بگیری
به هر حال خوش باشی
سلام
با خوندن مطالبی که دوستانتون گذاشتند و پاسخهای قوی که دادید به یاد قطعه ای از دکتر شریعتی افتادم که اشاره میکنه به زمان خلقت انسان در جایی که ما هیچ کسو نداشتیم که سفارشمون کنه و میگه: مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان...
اما خوب قرار نیست که خدا کاری واسه کسی بکنه و این ما هستیم که باید راه درست زیستن را بیاموزیم و البته شخصا منکر این نیستم که گاهی خدا حمایت عاطفی از بنده ها میکنه و فقط همین نه هیچ چیز دیگه ای.
و البته همین حمایت عاطفی را هم میشه به توانایی مغز و قدرت خود انسان ربط داد و لی همین تواناییها هم جزو خلقت ماست.
با نظر شما کاملا موافقم . راستش من هم زمانی نماز میخوندم اما بعد از یک مدت به پوچ بودن اثرش (روی خودم) پی بردم و ادامه ندادم. و الان بیشتر احساس آرامش میکنم
دلیلش هم همون چیزی هست که خودت در پاسخهات به دوستان دیگه گفتی
دلیلش اینه که دیگه منتظر معجزه و منتظر یک هدایت بیرونی نیستم و خودم چراغ به دست راه افتادم!
هر چند که میدونم خیلی از مذهبیون اعتقاد دارند که انسان خودش از یافتن راه راست عاجز هست اما من ترجیح میدم در رهی قدم بذارم که اتکا به هیچ چیز نداشته باشم.
و البته مهمترین دلیلش هم اتفاقی بود که همین اواخر توی زندگیم افتاد و این در حالی بود که من خیلی از خدا خواسته بودم ... و خدا نظاره گری بیش نبود....
بر خلاف خیلی ها که در چنین حوادثی به خدا خیلی نزدیک میشند
من راهمو از خدا جدا کردم
نه گله ای ازش دارم و نه چیزی ازش میخوام
هیچ گله ای ازش ندارم چون از اول تصور من اشتباه بود که فکر میکردم خدا شنونده رازهای منه ... و این اشتباه من و امثال من متوجه اون کسانی است که از بچگی توی گوش ما کردن که
ادعونی استجب لکم!!!!
استجالبتی در کار نیست و انسان در این راه تنهاست
خودش هست بعلاوه تمام تواناییهایی که خدا به انسان داده.
خیلی حرف زدم
من با افتخار شمارا لینک میکنم.
با درود بر تو دوست گرامی
از لطف فراوانت ممنونم
منم باهات موافقم
اگه خدایی وجود داشته باشه ما رو کمک نمیکنه و ما خودمون باید راه راست رو پیدا کنیم
در ضمن یک چیز دیگه
به نظرت اگه یک نفر خودش راه راست رو پیدا کنه ارزشش بیشتر هست یا اینکه یک خدایی وجود داشته باشه و تا خواستی اشتباه کنی جلوتو بگیره ( یعنی خدا مجبورت کنه به خوب بودن)
مثل این میمونه که از دستای یک بچه بگیری و راهش ببری
ارزشی داره؟
به نظر من این هیچ ارزشی نداره
ولی وقتی یک بچه خودش از میز یا هر چیز دیگه میگیره و بلند میشه ارزش خیلی زیادی داره
بهترین روش برای پی بردن به بی تاثیر بودن نماز خوندن نماز هست
این که خودت از نماز خوندن منصرف شدی خیلی خیلی خوبه
دوست درد اشنا
من هم تو یک موقعیت شبیه تو قرار گرفتم و کلا قید خدا و دین و ایمان رو زدم
این که خودتو از خدا جدا کردی بهترین کار هست
من خودم ادمی بودم که تو مشکلات اولین چیزی میگفتم این بود : خدایا کمکم کن
ولی الان دیگه خیلی وقت هست اسم خدا رو نیاوردم
فراموشش کردم
چون نیازی بهش دارم
الان تو مشکلاتم میگم : outlandish کمکم کن
از خودم کمک میخوام نه از خدا
من هم شما رو با افتخار کامل لینک میکنم
با درود.وبلاگ اندیشه نو بروز شد.لطفا ملاحظه بفرمایید.
عنوان مطلب:فرار
سلام
افراد زیادی هستند که نماز میخونند از نماز تاثیر خوب میگیرند. و هین نمازی که شاید به نظر من و شما بی تاثیر باشه روی اونها تاثیرات فوق العاده خوب و مثبت گذاشته و باعث آرامششون شده - این تاثیر ممکنه ریشه های مختلف داشته باشه - تلقین یا ایمان یا .... نمی دونم !
اما واقعا نمیشه یک حکم کلی در مورد همه صادر کرد!
خوبه که آدم با آگاهی و با دید روشن کارهاشو انجام بده
مثلا خوبه که هر کسی که نماز میخونه - واقعا درون خودشو کنکاش کنه و ببینه واقعا اثری از نماز گرفته یا نه؟؟؟ و اگر اثری نگرفته به فکر تغییر راهش باشه
اما اگر هم کسی بی خردی ورزید و با چشمان بسته به راهش ادامه داد - و تاثیر خوب هم گرفت - تا حدی قابل تقدیره !
به قول شاعر:
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمایید که بس خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش براند
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
با درود
اره حق با تو هست
افرادی هستند که از نماز تاثیر مثبت میگیرند
ولی خودت که دلیلشو گفتی
به خاطر تلقین فراوانی هست که از کودکی کردن
اگه انسان ها فقط تعصب نداشتن این همه مشکل نداشتیم